کد مطلب:53838 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:662

وصول به تعامل صحیح بین حکومت و مردم و کسب رضایت عامه















امام علی(ع) رابطه مردم با حكومت را رابطه پدر و فرزندی می داند و در فرمان مالك اشتر این نوع رابطه آرمانی مبتنی بر لطف و محبت را توصیه می فرماید: «ثم تفقَّدْ مِن اُمورهم ما تتفقَّدُ الوالدان من ولدهما[1] ؛ از آنان آن گونه تفقد كن كه پدر و مادر از فرزندشان تفقد و دلجویی می كنند». به اعتقاد امام، بین مردم، خداوند متعال حقوقی معین كرد، كه بزرگترین آن، حقوق بین والی و رعیت است. این حقوق باید رعایت بشود تا رشته الفت آنها و عزت دینی شان باقی بماند.[2] امام(ع) در عهدنامه مالك اذعان می دارد: «محبوبترین امور در نزد زمامدار اسلامی، باید مؤثرترین آنها در حق و فراگیرترین آنها در عدل و جامع ترین آنها برای رضایت عامه جامعه باشد[3] ». بدین ترتیب امام(ع) بر رضایت توده و اكثر ملت تأكید زیادی دارد و جلب رضایت و اعتماد آنان را ضروری و مفید و مشكل گشا و مقتضای حق می داند. او از والی می خواهد راه موفقیت و خدمت را از طریق توده و اكثر بجوید، زیرا «بی شك فقط توده های ستون فقرات جامعه دینی تكیه گاه مكتب و وسیله شكست دشمنان می باشند. پس باید با آنها بود و بر آنها تكیه زد و به خواست و نیاز آنان توجه كرد[4] ». عامه مردم، اكثریت جامعه هستند كه از امكانات عادی و معمولی برخوردارند و گاه در محدودیت به سر می برند، ولی افراد پرتوقع و خودخواهی نیستند و به كم قانع و به حق راضی اند. حكومت باید در پی تأمین رضایت این گروه باشد، نه گروه خاصی كه از امكانات فراوان بهره مندند و انتظار و توقعشان بسیار است و خودخواه و خودبین هستند. با همین حكمت و فلسفه، امام(ع) از مالك می خواهد با مردم رابطه برقرار كند و از آنها فاصله نگیرد. امام(ع)، احتجاب حاكم از مردم را باعث گمراهی و بی اطلاعی از حقایق جامعه و ایجاد شك و تردید و بی اعتمادی مردم می داند. امام(ع) بر صحت وجدان جمعی و قضاوت افكار عمومی پافشاری نموده و ملاحظه آن را توسط زمامداران توصیه و به مالك اظهار می كند: «... و أَنَّ الناس ینظرون من امورك فی مثل ما كُنتَ تنظُرُ فیه مِن امور الوُلاة قبلَك و یقولون فیك ما كنت تقول فیهم و اِنّما یُستدلّ علی الصالحین بما یجری الله لهم علی اَلْسُن عباده[5] ؛ همان گونه كه تو ناظر حكام قبل از خود بودی، مردم بر كار تو نظارت دارند و آنچه در باره آنها بگویی، در باره كارهایت قضاوت می نمایند. سند صلاح و خلوص حكام صالح، نظر و قضاوتی است كه خدا بر زبان مردم صالح جاری می كند». امام(ع)، جماعت را رحمت می داند و دست خدا را با جماعت می بیند (ید الله مع الجماعة[6] ). این دو روایت می تواند تأكیدی بر ضرورت استفاده حكومت و زمامداران از «عقل جمعی» باشد. عبارات فوق واقعیتی عینی را مطرح می كند كه مردم در حال تشكل جمعی برای به دست آوردن یك هدف معقول می توانند از فهم و عقل و وجدان یكدیگر بهره برداری كنند و هر یك از آنها میزان سنجش و كتابی گشوده، در مقابل دیدگان دیگری و زمامداران باشند.









    1. نهج البلاغه، نامه 53، بند 33، ص1005.
    2. همان، خ207، بند 6، ص683.
    3. همان، نامه 53، بند 11، ص996.
    4. همان، بند 13، ص996.
    5. همان، بند 5، ص992.
    6. همان، خ127.